هوالمحبوب
شمر یه موجود فضایی نبود .یکی دور از تصور .یکی با یه چهره کریه. نه اتفاقا شمر در جنگ صفین کنار مولا علی شمشیر زد و زخم خورد.شمر حافظ قران بود. شمر اگر مومن به حقانیت حسین(ع ) نبود اگر هیج جا بر نمیگشت لحظه ای که در قتلگاه صدای ناله حضرت زهرا رو شنید پشیمان میشد برمیگشت حداقل لحظه ای درنگ میکرد به حکم فطرت و وجدان حق طلبش .اما شمر شکی در حق بودن حسین نداشت. برای همین تا اخر خط رفت تا اخر ظلم .ؤ
به قول شهید مطهری امام حسین رو یک بار در کربلا دشمنانش به شهادتش رساندند و بارها و بارها دوستانش هدفش رو کشتند. کاری که هر شب خیلی از ما در مجالس عزاداری میکنیم. نمیدونم شاید اگر شهید مطهری امروز بود به جای سه جلد حماسه حسینی سی جلد مینوشت.
شعرای بی معنا با جدیدترین موسیقیای مبتذل پاپ محصول مداحایی که از مداحی فقط صدای قشنگشو دارن . جملات عربی رو هم اونقدر سطحی حفظ کردن که بصورت خیلی خنده اوری بعضی از کلماتشو جا میندازن و نمیفهمن چه اش شله قلم کاری میپزن.
به هر نمایش و حرفی واسه داغ کردن مجلس متوسل میشن حتی ابایی از سواستفاده از اسم حضرت زهرا و امام زمان و ... ندارن.واین یعنی قتل هدف امام حسین یعنی لوث کردن بزرگترین قیام تاریخ ایا این شمر بودن نیست؟
نمیدونم شاید جهله ولی تا کی جهل توی کارای به این حساسی ؟ایا کسی نیست که بیدارشون کنه؟ ایا مطهری یا مطهریها نمیخوان این مصیبت رو فریاد بزنن؟
والسلام علی من اتبع الهدی
الیس الصبح القریب؟؟
و نمی دانند که عاشورا چیست و این گونه نمی شناسند
امامشان را
سلام
به من هم سر بزن
التماس دعا
سلام
گاهی واقعا این احساس بهم دست میده
اونوقتی که از شرکت تو مراسم عذاداری پشیمون میشم
بیچاره من ...
باز هم به من سر بزن
باشی...
حسین را هروز می کشند...آنگاه که غافل از خدا به گناه و تبعیت از شیاطین و باطلها می پردازند
http://www.amadani.blogfa.com/به روز شد
یا علی
یکصد خاطره از شهید چمران***لینک بدین
دلم میگویدم با غم:
هزارن بار گفتم من
چه حاصل از این ایوان پائیزی
چه حاصل از این حسرت کشیدن
در این ایام تنهایی
دلم میگرید از اندوه:
چه یادی را تو محفوظی؟
که میماند طفلی را به گردابی
تو ومن را نشاندی بر گل داغ
که حتی نیست هوایی خوش ز دریا
به دل گفتم، خوشم در حزن باغش
خوشم مردم، در یادش، به یادش
اگرچه دوستش میدارم
من اما
به روی تخت سنگی در دل خاک
حک کردم:
که دل در یاد او مرد
سلام....مبارک قالب نو
بروزم خوشحال میشم با نظرت کمکم کنی..فتح خون اثر شهید آوینی
خیلی خوشحالم که دارم افرادی مثل شما رو پیدا می کنم که انقدر خوبین. بعد از اینکه وبلاگ هایی رو پیدا کردم که توش چرندیات می نویسن و صریح توحین می کنن به وبلاگ شما و دوستای شما رسیدم که این چنین زیبا می نویسند.
متشکرم از همه شما
امین کان ۱۸ ساله
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام مرغ سحر
من از طریق وبلاگ ۱۰۰ خاطره با شما آشنا شدم
وبلاگ زیبا و پر بار از لحاظ معنا بود
اگه دوست داشتید یه سر به ما بزنید... خوشحال میشم
التماس دعا
سلام
من ارادت خاصی به امام حسین و حضرت اباالفضل دارم .......... نمی دونم چه ربطی به متن شما داشت !ولی خب این به مغزم رسید.
قالب جدید هم مبارک
موفق باشید
من نمی خواهم بگم حرف شما غلطه
اما همین شمایی که از این مطلب رنج میبرید
به غیر از کتاب آقای مطهری چند تا کتاب خوانده اید
به چند تا سند تاریخی مراجعه کرده اید
و چه قدر خودتون بیدار شدید
از متن زیباتون لذت بردم. امیدوارم موفق باشید. و اما نظر من:
شناخت لازمه هر حرکتی است و بدون شک حرکت بدون شناخت همچون عمل بدون نیت است.
اینکه چرا عزاداریها اینگونه شده؟ شاید به دلیل عدم شناخت کافی از حسین و هدفش بوده. به یقین عزاداری هدف نیست، وسیله است. اگر هدف شد، سرانجامش همین است که میبینیم و اگر وسیله؛ آنچه باید باشد، میشود.
اشک آمدنی است نه درآوردنی. وقتی محبتت به اوج رسید، اشک بی اختیار روانه میشود. و دیگر نیازی به هیچ روضه ای نداری...
باید نگرشمان را به حسین، به کربلا و به عزاداری عوض کنیم.
پیروز باشید.
تو اصفهان یه جایی به نام مرکز ثامن الائمه هست *** شما چیزی در موردش می دونین
من برگشتم .. چقدر دلم برا اینجا تنگ شده بود .. منو یادت که نرفته ! برام دعا می کردی ؟
به خاکریزهای کوتاه شلمچه که درآن غوغای خون تنها حفاظ بچه ها
بود قسم می خورم انسان هایی چون شهید سیدطه احمدی ثناء
(آرپی جی زن وتدارکات گروهان) وسعید فرامرزی(فرمانده دسته
حمزه ) رادیدم که هیچگاه آسایش خویش رابردیگران مقدم
نمی داشتند.
درود...واقعا راست میگید...خجالت هم نمی کشن!!!
خیلی خوب بود
بعدایادم بیار یه چیزی بهت بگم
یا علی
سلام دوست عزیز خسته نباشی