سحرنزدیک است

فقط یه گوشه دنجه واسه دل نوشته هام.همین

سحرنزدیک است

فقط یه گوشه دنجه واسه دل نوشته هام.همین

هوالمحبوب

 

 

آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد ای عشق؟!

 

---------------------

حالمان امسال بهترین حال میشود؟

دلمان چطور؟

 دگرگون میشود؟

وچشم هایمان!

آری...

.

.

.

 اگر نگاه مهربان شما زیر و رویش کند یا صاحب الزمان 

دعایمان کنید

السلام علیک یا صاحب الزمان

هوالمحبوب

کاندیدای اصول!!!!!گرای حوزه انتخابی ما که به مجلس هم راه پیدا کرد در نطق انتخاباتیش گفته بود مجلس ششم مجلس شرک بود و گویا مجلس هفتم مجلس نفاق!!!!!

گفتم بستگی داره ایشون بره مجلس یا نه!

اگه بره مجلس هشتم میشه مجلس اسلام انشاءالله (که البته رفت) و اگر نره احتمالا این یکی دیگه میشه مجلس کفر (خدا بهمون رحم کرد که با راهیابی ایشون اینگونه نشد).

 

-------------------------------------

 

خبرنگارایی که دیروز صفهای انتخابات رو نشون می دادن دائم می گفتن:

« قابل توجه ابرقدرتها و رسانه های خارجی » و از این حرفا. دلم می خواست یه بار بگن قابل توجه مسئولین که قدر این ملت رو بدونن. و یادشون باشه کمر خیلی ها داره زیر بار فشار اقتصادی میشکنه. مسائل دیگر که به جای خود!

 

-------------------------------------

 

گلبرگ شکوفه ها که به آهنگ باد چرخ زنان روی زمین می نشیند و سپید کردن بدون منت سرما را به برف زمستان نشان می دهد خدا جمالش را چه خوب به رخمان می کشد!

پیشاپیش نوروزتون مبارک

 

اللهم عجل لولیک الفرج 

هوالمحبوب

 

 

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند...

 

 

تبریک

هوالمحبوب

وقتی خبر حلول ماه ربیع الاول به پیامبر صلوات الله علیه می رسید به آورنده خبر مژدگانی می دادند و خدا را سپاس می گفتند که این ماه صفر نیز تمام شد.

حکمتش را نمی دونم اما من هم به پیروی به شما تبریک میگم.

------------------------------------------

اما امام زمانم سلام

می گویند اگر نامه بنویسی و در آب بیندازی به دست شما می رسد. و پاسخ می گیریم.

اما...

اما امروز انگار آب ها هم آلوده شده اند.

می ترسم در میانه راه نامه ام توقیف شود سانسورش کنند و یا به خاطر مصلحت ها غیر قابل دسترسی و فیلتر شود یا ...

امام زمانم

اگر دیگر به آب هم نتوان اعتماد کرد به چه میشود کرد؟

امام من

درد دلها تلنبار شده.

می ترسم ظرف دلها لبریز شود.

شما بگویید چه کنیم؟

السلام علیک یا صاحب الزمان

 ---------------------------------

دلم بد جوری گرفته

این روزها هی خبر بد می رسه. هی مدت ها میرم تو فکر و هی به نتیجه نمی رسم...

این خیلی بده...خیلی آزار دهنده اس

اللهم افتح لنا ابواب رحمتک

 

هوالمحبوب

سکوت شاید بلند ترین فریاد باشد در غم غریبی شما وقتی در سوگ رد شدن در آزمون انسانیت حرفی نماند برای گفتن. 

ما هوز هم رد میشویم... هر روز... در هر نقطه عالم...

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا حسن ابن علی

هوالمحبوب

بابا میگن خونه ما ((دموکراسی هدایت شده )) هست.

این توی فرهنگ لغات بابا یعنی ما همه حق داریم نظر بدیم = دموکراسی

ولی آخر سر بابا همون کاری رو انجام میدن که خودشون میخوان = هدایت شده

---------------------------------------

داداشم به من میگه خوشم میاد با این که میدونی بابا بهت میگن نه حرفتو میزنی.

بهش میگم: این دو تا دلیل داره:

۱- بعدها کسی نمی تونه بهم بگه (( تو حرفتو باید میزدی شاید این بار قبول میکردن))

۲- بعضی وقت ها تکرار یه خواسته ذهنیت مخالف طرف رو نسبت به اون مسئله کم کم

ممتنع و بعد موافق میکنه.

و به هر حال من ضرر نمی کنم.

* پ.ن:

 این مطلب اصلا سیاسی نبود. سیاست موضوع خطرناکیه ما پا تو کفش بزرگترا نمی کنیم

هوالمحبوب

از آن لحظه که غربت آمدنتان به این دنیا را تنها در آغوش حسین علیه السلام تاب تحمل یافتید و آنروز که شرط ازدواجتان جدا نشدن از حسین گردید تا آن روز...

 

اگر نبود هدفی که حسین علیه السلام برای آن جان سپرد و به شهادت رسید باور نمی توان کرد که شما لحظه ای پس از حسین ماندن در دنیا را تاب می آوردید.

 

اما ماندید و چه ماندنی!

عزیزترین هایتان را با ظالمانه ترین راه ها از شما گرفتند و شما باید به اندازه تمام کاروان داغدار غم بر دوش می کشیدید در حالیکه خود صاحب عزای آن ماتم سرا بودید.

باید لیلا و رباب و سکینه و فاطمه و... را به آرامش میخواندید در حالیکه هیچ کس به اندازه شما برای بی تابی کردن حق نداشت .

حتی انجا که گریه سر دادید از سر عزت بود و به برندگی شمشیر عباس بر وجدان مدفون دشمنان.

همه می دانستند زینب بی حسین نمی ماند مگر اینکه دلیلی عزیز تر از حسین داشته باشد...خدای حسین.

زخم ها که بر تن می آید درمان می شود . دیر یا زود. اما زخمی که بر دل می نشیند التیام نمی یابد گاه گاه سر باز می کند می سوزاند انگار هماندم بر دل نشسته با این تفاوت که چرک و درد عفونتش هم اضافه میشود.

زخم تازیانه ها زمین خوردن ها  سوختن ها گوش های پاره ... خوب شد اما زخم زبان ها نه. برای همین شاید امام سجاد علیه السلام هر گاه از سختی ان حادثه می فرمود به شام که می رسید آه از نهاد بر می آورد که:الشام الشام الشام...

زبان یارای بیان آن زخم های حاصل از تیغ زبان جهل یا طغیان را ندارد.

 

یک سال و چند ماه پس از حسین. یک سال و چند ماه تا علم حسین بر زمین نماند و تا همیشه تاریخ بر دوش شیعیانش حمل شود. یک سال و اندی با سوز آن همه زخم که بر دلتان نهادند ماندید به خاطر خدایی که عزیزترین بود برایتان.

 

آه اما اربعین. بر شما چه گذشت وقتی دوباره قدم نهادید در مسیری که ذره ذره اش تازیانه ای بود بر روح زخم خورده شما!

یاد آور لحظات با اکبر بودن با عباس حرکت کردن با حسین سخن گفتن و اصغر را به سینه فشردن.و بعد رسیدن به آنجا که همه اش دل بریدن بود. دل کندن. هزار بار جان دادن و خم به ابرو نیاوردن.

چه گذشت بر شما نمی دانم...

السلام علی الحسین

السلام علی قلب زینب الصبور.

 

هوالمحبوب

سلاااااااااااااااام خدمت همه دوستان و اظهار شرمندگی حضور همه اونایی که واسم دعا کردن!!

آخییییششششششششش

بلاخره این کنکور کذایی رو دادم.

درس اول و دوم و سومو زدم و خوبم زدم. بعد چند بار لیست درسا رو چک کردم و مطمئن شدم همه درسایی که تو دفترچه شماره یک باید میزدم زدم.

 

دفترچه شماره یک رو گذاشتیم زمین و شماره ۲ رو برداشتیم.

نگاه که کردم دیدم ای واااااااااااااااااااای تجارت تو این یکیم نیست. با ترس یه نگاه به دفترچه یک انداختم. همون لیستی که ۱۰ بار از بالا تا پایین چک کرده بودم و اولین چیزی که دیدم(( تجارت )) بود.فکر کن!!!!!!!!

 

سعی کردم خونسردی خودمو حفظ کنم و آیین دادرسیمو بزنم. اما دیگه اون چیزی که نباید میشد شده بود.

 

شد دیگه چکار کنم؟

حال غصه خوردنم ندارم.

از فردا هم اینقدر کار عقب مونده دارم که وقت فکر کردن به این مساله رو ندارم.

به امید خدا

اینم یه جورشه دیگه!