هوالمحبوب
آرام آرام بغض گلو سنگین و سنگین تر میشود...
آرام آرام سوزش پلک ها را احساس میکنی...
آرام آرام خیسی چشمانت را...
میروی از تمام قبرستان های دنیا سراغ یک تکه خاک را می گیری که سنگینی بغض و سوزش پلکت را با آن خاک مرهم بگذاری.
پاهایت پای دلت پر آبله میشود از بس می روی و می پرسی و سراغ می گیری و کسی نمی داند.
آخر کار می نشینی زانو میزنی رو به آن گوشه قلبت که 14 قرن است می سوزد و می گرید و عزادار مادری است که بزرگی و مهربانیش را نامردان تاب نیاوردند و تو را من را و ما را تا همیشه بغض در گلو حیران آن همه دنائت و رذالت خویش نمودند.
فاطمیه اگر تمام عالم سیاه پوش شود سزاوار است چرا که داغ مادر عالم تا همیشه تازه است.
السلام علیک یا فاطمة الزهرا |