سحرنزدیک است

فقط یه گوشه دنجه واسه دل نوشته هام.همین

سحرنزدیک است

فقط یه گوشه دنجه واسه دل نوشته هام.همین

بودن یا نبودن ...مسئله برایشان فقط این است

هوالمحبوب

زمانی که طرح تثبیت قیمت ها از طرف مجلس ارائه شد تا چند روز از عصبانیت نمیدونستم چیکار کنم . من اقتصاد دان نیستم .نسبت به این زمینه علمی هم فقط یه عامی به حساب میام اما اینقدر میدونستم که نزدیک به سه چهارم قیمت یارانه دادن روی هر لیتر بنزین یعنی از گلوی ادم فقیری که به عمرش ماشین سوار نشده گرفتن و تو گلوی بچه سوسولایی ریختن که تفریحشون تیک اف کردن و لایی کشیدن و گشتن توی خیابونا با ماشین اخرین سیستمه.

این طرح در اون زمان دو معنی میتونست داشته باشه .یکی اینکه این دو دوتا چارتای اقتصادی رو نماینده ها نمیدونن و دیگه اینکه این کارشون مخدری بود واسه مصلحت اندیشی های ذهنی دیگه شون.

چند وقت پیش گفتم با این وضعیت دو گزینه واسه دولت میمونه :اول اینکه ناگهان قیمت بنزین رو بالا ببره تا به قیمت واقعی نزدیک کنه و یا اینکه سهمیه ای یا یارانه ایش کنه .که البته گزینه دوم هم فقط میتونه یک گزینه مقطعی باشه.و متاسفانه دقیقا چند روز پیش اعلام شد که این دو گزینه تحت بررسیه!!!

حالا تصور کنید با این کار چه فشاری روی مردم میاد .در حالیکه با طرح دولت قبلی برای واقعی کردن قیمت بنزین در طی ده سال فشار تعدیل شده و قابل تحملی به مردم وارد میشد .حالا اینکه چی شد ناگهان جلوی این روند توسط مجلس محترم گرفته شد من نمیدونم!!!!!!!!!

----------------------------------------------------------

اخرین روزای سال که اعلام شد ساعت ها امسال تغییر نمیکنه اصلا شکه شده بودم!!!

اتفاقا توی وبلاگم هم یه مطلبی با همین عنوان زدم ولی کسی تحویل نگرفت. بین اشناها هم که مطرح میکردم میدیدم خیلی ساده از کنارش میگذرن و البته لبخندی نثارم میکردن که مثلا این حرفات سیاسیه حرص نخور.

جالب اینجا بود که دولت واسه توجیه کارش چشماشو میبست و میگفت کی گفته الان روزه؟ من که نمیبینم. گفته میشد این کار یعنی یک ساعت اضافه کردن به ساعتای اوج مصرف برق. انکار میکردن چطور من نمیدونم. اخه این روشنه که ادما ساعت خواب و بیداریشون رو که تغییر ندادن در نتیجه مدت زمان استفاده برق یک ساعت در شب اضافه میشد.

دلیل دیگه واسه ناراحتیم این بود که در نتیجه این مصوبه نماز های صبحی بود که قضا میشد و عملا هم اینطور شد .تازه نماز صبح که هیچ نماز ها مغرب و عشایی که از نیمه شب شرعی میگذشت و اصلا خیلیا حمکش رو هم نمیدونستن...

اگر واقعا دلیل این کار دولت راضی کردن یک عده واپس گرایی بود که از اغاز به تغییر ساعتها اعتراض داشتن فقط خدا به دادشون برسه.

اگر دولت نگاهش خدمت گزارانه بود نه قیمانه حداقل این لایحه رو به نقد عمومی میگذاشت و بعد تصویب میکرد ولی متاسفانه نگاه دولت به مردم  عاقل اندر سفیهه.

حرف اینه که متاسفانه ادمایی که به این مجلس و این دولت رای دادن یه حاله تقدس به دورشون کشیدن و در نقد رو به روی خودشون و دیگران بستن. اما اگر همین روند ادامه پیدا کنه مشکلات بیشتر و بزرگتری در اینده خواهیم داشت.

فقط خدا به دادمون برسه.

امان از این جعبه جادو

هوالمحبوب

واقعا این رسانه تو این روزگار چه نقشی بازی میکنه.

میتونه ادما رو از عرش به فرش بیاره و بالعکس.

میتونه تورم ۳۰-۴۰ ٪ کالاها رو اون هم در عرض شش ماه طوری پوشش بده که صدای هیچکس در نیاد.

میتونه ضعف ها و کم کاریها رو تبدیل به خدمات مهرورزانه کنه و نمایش بده.

(یادمه در جریان انتخابات ریاست جمهوری یکی از کسایی که خیلیا دلشون میخواست کاندید بشه یه شرط گذاشته بود اونم این بود که دولت یه شبکه اختصاصی داشته باشه که البته تقاضاش رد شد...حالا میفهمم یه شبکه که چه عرض کنم ۷-۸ تا شبکه اختصاصی چه فوایدی میتونه داشته باشه!!!)

 میتونه تاریخ مملکت رو سانسور کنه.

میتونه فیلم های یه قهرمان جنگ رو که سالها به هر مناسبتی نمایش داده میشد حتی از ارشیوش هم حذف کنه.

اما یادش نیست که رسم دنیا و رسم تاریخ رسواکردن و فاش کردن اسراره.

 

حکایتی است این لرزیدن دل

هوالمحبوب

حکایتی است این لرزیدن دل!

یادت هست اولین باری که دلت با امدن اسمش لرزید؟

اولین بار نبود اسمش را  می شنیدی .نه! ولی این بار دلت لرزید. و چقدر شیرین بود این لرزیدن!

از ان به بعد هر بار که اسمش امد هر بار که از دوریش گفتند و از غربتش دلت لرزید.

گفته بودند می اید. زود... اما تو خیلی وقت است چشم به راهی.

شنیدی که او از توبیشتر مشتاق است که بیاید .به تو گفتند گفته است که من از همه غریب ترم.  مضطر حقیقی منم.

و تو از ان روز برای غربت او گریستی نه غریبی خودت .

دعا کردی که ان مضطر اجابت  شود.

 شاید تازه فهمیدی امن یجیب را باید به نیت او بخوانی نه خودت.

وقتی دلت از گمراهی انسان به درد امد با خودت فکر کردی او اکنون چه غم سنگینی را بر دوش میکشد.

تازه فهمیدی چرا برای او ارزوی فرج میکنی.

((امن یجیب)) را برایش بخوان و برای فرجش نه تنها دعا کن بلکه مهیا شو. او میخواهد قیام تو را ببیند .

تا تو نشسته ای او همچنان غریب است.

اللهم عجل لولیک الفرج

هوالمحبوب

یه اقای جوون حداکثر ۲۷- ۲۸  ساله با یه قیافه کاملا موجه .

خدا میدونه چند تا فیلتر رد کرده که الان اینجاست.

خدا میدونه چند نفر سوابق و اعتقاداتش رو البته با معیارهای خودشون سنجیدن و قبولش کردن.

حالا اومده اینجا دم در دانشگاه ایستاده روزانه چند صد تا دختر دانشجو رو باید از سر تا پا چک کنه تا تذکر بده که مانتوی شما تنگه یا اینکه ارایشتون غلیظه!!!

اقایون بزرگترا... از ما بهترون... حتما تشخیص دادن که این جوونای احتمالا مومن  اشکالی نداره روزی چند صد تا نگاه حرام بکنن .شایدم توی ذهنشون بین اهم و مهم اهم رو انتخاب کردن!!!!!!!

این توضیح نمیخواد شاید همینشم زیاد گفتم.ممکنه به نظر بعضیا مهم نیاد ولی واسه من یه درده .درده که پوستین وارونه دین رو به اسم دین سلاح کارهاشون قرار دادن. درده که یادشون رفته نگاه تیری از جانب شیطان است.یادشون رفته نباید احکام خدا رو فدای مصلحت های ذهن خودشون کنن ...

اگر فردا بیاید

هوالمحبوب

اگر فردا بیاید چه بگویم ؟چه دارم که بگویم؟

نکند از دسته ((لم تکن امنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا)) باشم؟

نکند نتوانم سرم را بالا بیاورم؟

نکند شرم چشمانم را از دیدنش محروم کند؟

نکند...؟

خدایا مگذار شرمنده چشمان مهربانش شوم!

اگر فردا بیاید فقط به امید تو میتوانم سرم را بالا بگیرم.فقط به امید ستارالعیوبیت خدای مهربانم!

التماس دعا

عرضه و تقاضا ...

هوالمحبوب

این حرف رو حتما شمام زیاد شنیدین:

حتی پسرایی که اهل فساد و دوست دختر و ... هستن موقع ازدواجشون که میرسه میرن سراغ دخترای محجوب و  چادری و ...

اولا این پسرا خیلی بیجا میکنن. متاسفانه این فرهنگ غلطیه که جامعه ما تو ذهن پسرا جا میندازه .غیر مستقیم تو مغزشون میکنن که شما پسرین هر کاری هم بکنین عیبی نداره جوونی و عشق و حالتون رو بکنین بعد موقع ازدواج یه انتخاب درست و مثلا یه توبه ای و خلاص!!!

مهم نیست که این واقعا وجود داره یا نه حرف من فرهنگ و عقیده غلطیه که وجود داره چه فعلیت پیدا کنه چه نکنه.(این قسمت رو با توجه به کامنت یکی از دوستان که حذفش کردم نوشتم ظاهرا منظور من رو درست متوجه نشده بودن)

میخوام بگم یکی از دلایلی که فساد بین خانما زیاد میشه اقایونن حتی مذهبیاشون.درست برعکس اون چیزی که همیشه شنیدین!

از نیازهای طبیعی ادما نیاز به خودنمایی و جلب توجه دیگرانه والبته این نیاز که تو قران به اسم تبرج شناخته شده توی خانما قویتره.

بیرودروایسی بگم اگه یه چیزی به اسم ایمان جلودار این نیاز نباشه وضع اینی میشه که الان میبینید. خیلی از خانمایی که تغییر پوشش میدن به این تیپای جلف میخوان تو جامعه پذیرفته بشن .درسته که ظاهرا یه جاهای خاصی خانمای محجب رو تحویل میگیرن اما همونا هم به زور بخشنامه های دولتیه.

مثال های زیادی رو دیدم که به خاطر شغلشون و به خاطر موقعیت اجتماعیشون دست از حجابشون کشیدن.میبینن با حجاب کارشون راه نمیفته . از مغازه نونوایی گرفته تا بوتیک و اداره و دانشگاه و ... مردها به زنها میفهمونن که اگه میخوای کارت راه بیفته باید طوری باشی که منم یه نفعی ببرم.

بازم میخوام گیر بدم به مذهبیا چون دیدم ادمایی رو که در مورد خانواده خودشون فوق العاده سختگیرن ولی تو برخوردای اجتماعی همون رویه معمول جامعه رو پیش میگیرن. اجازه تبرج حتی به صورت حلال و شرعیش به خانواده های خودشون نمیدن ولی چون به خلوت میروند ان کار دیگر میکنند. این اقایون با سرکوب نیاز های طبیعی همسر و خواهر و دختراشون اونا رو به فساد میکشن و با برخوردای اجتماعیشون زن های دیگه رو.

واین همون سیستم عرضه و تقاضاست باور کنید اگر تقاضا پایین بیاد عرضه بدون شک پایین میاد. قبول دارم همیشه ادمای بیقید توی جامعه هستن که همیشه متقاضی یا عرضه کننده اند ولی مطمئنم اونا جامعه رو نمیسازن .

یه چیز دیگه هم میخواستم بگم که میذارم واسه پست بعدی.انشاالله

والسلام علی من اتبع الهدی 

دوست دختر پسرای مذهبی!

هوالمحبوب

واقعا این رسانه ملی ما گاهی چه نقش عظیمی در فرهنگ سازی بازی میکنه!!!

چقدر راحت و سریع داره دوست دختر دوست پسری مدل مذهبی رو جا میندازه .خداییش گاهی ادم شک میکنه نکنه اینا درست بگن. وقتی تصمیم میگیرن با هم ازدواج کنن سریعا به صورت اتوماتیک صیغه محرمیت بینشون جاری میشه و دیگه میتونن باهم برن بیرون رستوران برن چشم در چشم باهم گپ بزنن حرفای عاشقانه رد و بدل کنن تلفنی تماس داشته باشن چرا؟ چون اراده کردن یه روزی به همدیگه محرم بشن!!!

فیلمایی مثل غریبانه و این اخریم وفا. اخه دیگه نشستن و زل زدن تو صورت طرف واسه کشیدن تصویرش مدل 2006 بود!

و چقدر وحشتناکه که بچه مذهبیای جامعه به این راحتی الگو میپذیرن. بصورت کاملا عرفانی باهم میرن نماز جمعه دعا کمیل. پنجشنبه ها میرن سر خاک شهدا. خوب گاهیم رستورانی کافه تریایی چیزی. بدم که نیست! کلاه شرعیم بلدن روش بذارن. اسمشو میذارن دوران اشنایی. ولی خودمونیم کیو گول میزنن؟ واقعا این بیرون رفتنای صمیمانه به قصد و بوجود اورنده اشناییه؟

البته من هم هیچ مشکلی با رفت و امدای متعارف برای اشنایی ندارم حتی تاکید هم میکنم مشکل من با چیزای دیگه ایه که به اسم اشنایی دارن بین ما جا میندازن.که یه نمونشو بالا گفتم.

نمیدونم شایدم من بد فهمیدم. اسلام اونقدا هم تو روابط دو نامحرم سختگیری نکرده این همه ایه و حدیث و روایتم حتما من بد معنیشون میکنم.

خدا به داد ایمان همه مون برسه!

الهی امین

بازم یکی خواب نما شد!!!

هوالمحبوب

میگفت پسر داییش بعد از بیست سال که از فرانسه یه سفر اومده ایران بعد از چند روز گفته اینجا یه سکس شوی حسابیه.!!

!

خانمی میگفت یه پسر مومن امریکایی بهش گفته من ایران برام سخت تره که خودمو حفظ کنم!!!.

یه روانشناس میگفت توی المان این قیافه هایی که تو کشور ما بخصوص تو تهران فراوون دیده میشن رو از تو خیابونا جمع میکنن. به عنوان مخل نظم اجتماع(البته خطابش با اقایون بود با موهای عمودی و ...)!!!

بررسی اینکه واقعا چرا اینطوریه وضعیت کشور ما بماند مجموعه کتابی میشه واسه خودش.

حرفم سر برخوردای این روزا با به قول خودشون شل حجابیه!

نمیدونم این بار کی شب خواب دیده صبح دستور داده فقط اینو میدونم به فرض محال که بازخورد منفی نداشته باشه مثبت هم نخواهد داشت.

من چند تا سوال دارم:

اول اینکه اگر واقعا منظور از قانون حجاب اجباری حجاب اسلامیه (حجاب خانم ها) پس واسه اجرای این قانون باید بیش از ۹۰٪ خانما رو مجرم دونست چون این روزا چادر هم واسه بعضیا جنبه تزیینی داره نمیدونم شاید فکر میکنن با چادر جذابتر میشن چون چادر و ارایش کامل و روسری شل هیچ ربطی به هم نداره!

در نتیجه برداشت من از این قانون اینه که:

 پوشش اجباری مد نظره نه حجاب اسلامی اجباری و پوشش مخصوص خانما نیست .

اولا این قانون هیچ وقت شرح قانونی داده نشده و خیلی مبهمه اولین کار اینه که حدودش تعیین بشه.

دوم این قانون نباید فقط واسه خانما اعمال بشه چون وضعیت تیپای اقایون این روزا یه چیزی به جلف بدهکاره و اسلام چنین اجازه ای به مردها نداده.

(هر چی گشتم یه ایمیج حسابی واسه این قسمت پیدا نکردم)

سوم (( اذن در شی اذن در لوازم ان است)) الان میگم یعنی چی. این یعنی اینکه اگر پوشیدن مانتوی تنگ و شلوار کوتاه و رنگهای خاص جرمه پس فروشش هم باید جرم باشه . این روزا وضعیت طوری شده که به سختی میشه یه مانتوی مناسب خرید و کمند کسانی که اونقدر ملتزم باشن که اگر مانتوی مناسب پیدا نکردن از مانتو خردین صرف نظر کنن.

اینا کارهاییه که در کوتاه مدت باید انجام بشه ولی مشکل اساسی مشکل فرهنگیه .تا حالا چند تا کار روانشناختی و جامعه شناختی روی این مساله شده؟

نمیدونم چرا اسم کار دراز مدت که میاد ما غلاف میشیم عاشق کارای ضربتی و کوتاه مدت و دقیقه نود هستیم درست بر عکس دشمنامون.

فعلا بحث روی کارهای دراز مدت بماند انشاالله واسه پست بعدی .

راستی شما نظرتون چیه؟

 

ای بقیع مطهر منتظر باش!

هوالمحبوب

ای بقیع

ای راز دار صدیق صدیقه اطهر

و ای همنوای مولا مهدی

انگاه که غریبانه انجا به زیارت می اید

ای بقیع مطهر ای گنجینه دار نور

ای مدفن عشاق و ای حکایت گر غربت

به راستی این راز را با که باید گفت

که اسلام در مدینة النبی از همه جا غریب تر است؟

ای بقیع مطهر منتظر باش

اگر انان توانستند که نور را در حبس کشند

تو هم غریب خواهی ماند

ای بقیع مطهر با ما سخن بگو

با ما از راز های سر به مهری که در سینه داری بگو

ای بقیع ای همنوای مولا مهدی

ای رازدار ان یار غریب

بگو انجا چه میگذرد هنگامی که او به زیارت قبور می اید؟

بگو با ما بگو

لابد صدای گریه غریبانه ان یار مضطر را هنگامی که بر غربت اسلام میگرید شنیده ای

بگو با ما بگو که حبیب ما

در راز گویی های علی وار خویش

و در مناجات های سجادانه اش چه میگوید؟

ای تربت مطهر

ای انکه بر تربت تو جای جای

نشانه پای حبیب ما و اثر اشک های غریبانه او باقی است

ای همنوای امن یجیب مولا مهدی

ای مصداق طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم

ای کاش ما به جای خاک تو بودیم

و هنگامی که ان یار غایب از نظر به زیارن تو می امد

بر پای او بوسه میزدیم

ای بقیع ای تربت مطهر

ای کاش ما نیز چون تو میتوانستیمکه با ان محبوب

وقتی که امن یجیب میخواند همنوا شویم

و براستی که امن یجیب حکایت دل پر غصه اوست

گوش کن...

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض.

چرا که اوست مصداق اتم مضطر

و خلافت ارض میراثی است که به او باز میگردد

و ای بقیع مطهر منتظر باش

اگر انان توانستند که شمس را در غربت غروب نگاه دارند

تو نیز غریب خواهی ماند

-----

از کتاب سفر به سرزمین نور شهید اوینی

هدیه خدا ...عیدتون مبارک

هوالمحبوب

سلام عید همتون مبارک .امروز خدا بزرگترین هدیه اش رو به بشریت داد.رحمة للعالمین رو . نمیدونم برای تشکر چه کردیم تا حالا .اما خدا این بنده ظلوم وجهول و کفور رو خودش خوب میشناسه .میدونه من عاصی لیاقت خیلی از نعمتاشو ندارم . ولی با رحمتش باز هم بی لیاقتیم رو نادیده میگیره.

اما شکرش که من انسانم.

 شکر که مسلمانم.

 هزار شکر که پیامبرم محمد رحمة للعالمینه.

 و به اندازه تمام ذرات عالم شکر که شیعه ام .

خدایا لیاقتش را و توان شکرگزاریش را از خودت میخواهم . در این روز عزیز به حق حبیبت رسول الله ما را از شیعیانش قرار ده و دل مهدیش رو از ما شاد کن.

الهی امین

یا رسول الله یعنی میاد اون روزی که بغضم رو توی روضه حرمت باز کنم ؟

یعنی میاد اون روزی که بی پروا به ضریحت چنگ بندازمو های های گریه کنم ؟

میاد اون روزی که توی حرم بقیع بدون ترس زیارت ائمه رو بخونم؟

میاد روزی که گره از این بغض وا بشه؟

اره میاد میدونم میاد. خدا کنه باشم و با شما و از امت شما باشم .

 

فطرت اباد

هوالمحبوب
 
به امید روزی که اغاز حکومتش را جشن بگیریم
فطرت اباد
اسبها ناآرام
گوسپندان بی پشم
گاوها بی شیرند
کودکان
         ـ از مرض حصبه و طاعون و وبا
دم به دم می میرند
مردمان، اما، در بستر خواب
غوزه ی پنبه ز صحرا چینند
*
کدخدای ده پُرغفلت ما!
عزم بیداری این خواب کنید
قدمی رنجه نمایید و دمی
پای در آب کنید
و بینید چه بر رود شده ست
در همین چند صباحی که نبودید
گِل آلود شده ست
خرمن آذُقه مان
در مسیر گذر صاعقه ها
دود شده ست
*
کدخدای ده پُرآفت ما!
بعد از آن روز که از ده رفتید
ملخانند که از خاک و هوا می آیند
دسته دسته سگ و گرگ است
                                   ـ که هار
از ده پایین دست
سوی آبادی ما می آیند
پاسبانان به تمسخر گویند
که: نترسید
که: گرگان به چَرا می آیند
من ولی می دانم
که به تاراج
به املاک شما می آیند
لشکر ابرهه اند
که سوی بیت خدا می آیند
*
کدخدای ده آشفته ی ما!
گفته بودید سفر کوتاه است
غصه ها می گذرند
فرجی در راه است
کاش می دانستم
پس چرا بانگ قدم های شما
در دل دشت، دگر خوابیده ست؟!
نکند باز ز دست و دل ما
غلطی سر زده و
دل پُرعاطفه تان رنجیده است؟
تیزبین چشم شما
نکند باز خطایی دیده ست؟
*
کدخدای ده ویرانه ی ما!
تو که اینجا بودی
کوچه ها خاکی بود
رنگ سالوس نداشت
همه بودیم رعیت، و کسی
نام قابوس نداشت
تخت طاووس نداشت
و مگر یادت نیست
در تمام ده ما
               ـ هیچ کسی
جز تو فانوس نداشت
 ای تو هم چشم و چراغ ده ما!
در نبودِ تو کنون
«فطرت آباد» دگر کور شده ست
برکت از سفره ی ما دور شده ست
آب آن چشمه که در سینه ی کوه
وقف ده کرده بُدی
شور شده ست
*
کدخدای ده بی رونق ما!
کاشتی
ما که نمی دانستیم
دانه را باید: داشت
برگ ها می گویند
وقت برداشت شده ست
باغبان همه آبادی ها!
ما غریبیم
سرک یادت هست؟
ما سرِ سفره ی تو نان و نمک ها خوردیم
میزبان دل ما!
حرمت نان و نمک یادت هست؟
باز این طفل خطایی کرده
پیر مکتب خانه!
قصه ی چوب و فلک یادت هست؟
آب ها پُررنگ اند
آردها پُرسنگ اند
آسیابان نظیف!
پاک سازی به الک یادت هست؟
چینی فطرت مان
از سر تاقچه افتاد و شکست
ذوالفنون همه کار!
شیوه ی رفع ترک یادت هست؟
*
کدخدای ده پُرغصه ی ما!
بعد تو هر که دلش می گیرد
روی پرچین دعا رفته و آواز کند:
کاشکی باز کلون درِ ما ساز کند
کدخدا آید و در باز کند
راز ما بیند و بس ناز کند
*
کدخدای ده جان بر لب ما!
پیر ما!
صاحب ما!
وقت آن ست که از گرد سفر بازآیید
سهم اربابی تان محفوظ است
ای که درمحکمه ات
اشک مظلوم فقط پیروز است
حال مان را بنگر
گُرده هامان زخمی ست
پشت مان خم دارد
دل مان غم دارد
و خدا می داند
«فطرت آباد» فقط چون تو یکی
کدخدا کم دارد

سوگوار انسانیت

هوالمحبوب

 

باز هم ۲۸ صفر امدو ما عزادار شدیم.بیش از انکه عزادار پیغمبر عزادار انسانیت.

عزادار داغی که بر پیشانی انسان زده شد.

وسوالاتی که ذهن را می ازارد

چه شد؟

چه شد که رحمة للعالمین ۲۳ سال رنج کشید که سرمایه از دست رفته بشر را به او بازگرداند و در ان روز به بهای اندک انسانیتشان را به حراج گذاشتند.

چه شد که شنیدند دومی پیامبر رحمت را به هذیان گویی متهم کرد و دم بر نیاوردند مگر قلیلی.

چه شد که جنازه رسول الله هنوز بر زمین بود و عده ای داو خلافت را در میان خویش میچرخاندند و انگشت شماری مشغول کفن و دفن نبی شان بودند.

براستی چه بر سر امت امد که هنوز صدای من کنت مولاه پیامبر در گوششان بود و علی مولاه را نشنیده گرقتند و به دیگری دست بیعت دادند؟!

چه شد که در مسجد پیامبر شمشیر بر گردن علی گذاشتند و درب خانه زهرایش را به اتش کشیدند و علی ۴۰ یار نداشت که اگر داشت ۲۵ سال سکوت اختیار نمیکرد چرا که رسول خدا به او فرمودند  در فتنه بعد از من اگر ۴۰ یار یافتی بجنگ اما...

خدایا ان زمان رسول خدا فرموده بود :الحق مع علی و علی مع الحق و میزانی چنین روشن به دست مردم داده بود مردم شنیدند و مرز حق و باطل برایشان روشن بوداما چه شد که به بیراهه رفت امت؟!!

خدایا چه کنیم؟ در این زمانه که گردی خاکستری بر حقایق نشسته چه باید کرد؟

خدایا! امت در فتنه و امتحان پس از پیامبر رسوا شد نکند فرزندش مهدی بیاید و بار دیگر در سوگ انسانیت بنشینیم!

السلام علیک یا رسول الله (ص)

السلام علیک یا امام الحسن(ع)

گفت:دل به دل راه داره

هوالمحبوب

گفتم: فلانی خیلی تو رو دوستت داره .گفت: دل به دل راه داره ...گفتم: چاخان نکن...قیافه اش جدی شد و گفت: واقعا میگم.

گفتم: نه همیشه اینجوری نیست گفت:تو محبتای مجازی نه ولی تو محبتای حقیقی همینطوره.

یکم فکر کردم پرسیدم:تعریفت از محبت حقیقی و مجازی چیه؟گفت:به نظر من محبت مجازی اصلا وجود نداره اونی که صرفا محصول غریزه است اصلا محبت نیست فکر میکنن محبته خیال میکنن عشقه!!!

گفتم حالا محبت حقیقی چیه ؟گفت :علاقه به زیبایی ها!!!

رفتم تو فکر بهش گفتم:حرف جالبی زدی .

حالا که فکر میکنم میبینم این که سفارش شده از نشانه های مومن عقله و از نشانه های عقل اینه که خودت رو از کسی برتر ندونی(خداییش چند تامون عاقلیم؟) و این که مومن باید همه مخلوقات رو دوست داشته باشه چون نشانه خداست همش به خاطر زیبا دیدنه زیبایی رو دوست داشتن.

نعمتیه که ادم دوستاش بیشتر از خودش بفهمن.شما اینجوری فکر نمیکنین؟

                   

امسال رو مخصوص با نام امام حسین شروع میکنیم .به امید داشتن سالی حسینی.

امیدوارم سال جدید سال شما باشه سال پیشرفت مادی و معنویتون همون خیر دنیا و اخرت.من رو هم دعا کنید.

هوالمحبوب

ظاهرا دشمن دچار کج فهمی شدیدی شده!!

ریسمان محکمی که ما بهش چنگ زدیم (انشاءالله)برای اتحاد و نجات و هدایت و ... را اشتباهی گرفتن.

درسته که حرم ائمه برای ما مقدسه اون هم به این دلیل که ما هر اونچه رو که وابسته به معصومین علیهم السلامه مبارک میدونیم و خصوصا الان که ما توفیق درکشون رو نداشتیم حرمشون برامون خیلی عزیزه ولی اینها همش به خاطر خود ائمه و پیامبر علیهم السلامه.واون چیزی که اصالتا برای ما ارزشه و ریسمان محکم الهی برای حفط وحدت ماست خود این بزرگواران هستند.

پس زهی خیال محال که یک روز با کاریکاتور کشیدن و یک روز با تخریب حرم ائمه ناامیدمون کنن و متفرق . فقط اتیش دلمون حرارتش بیشتر میشه و رشته اتحادمون محکمتر(انشاءالله): 

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

حب معصومین علیهم السلام هم در دلمونه که حتی با مرگ هم ازمون جدا نمیشه (انشاءالله)

((یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون))(معنی ایه رو اگه میخواین سوره توبه ایه۳۲ از اون ایه های رجاست.)

و این وعده الهیه. وعده ای که تخلف درش نیست.

به شرطی که یادمون نره خود خداوند به ما امر فرموده:

واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا

والسلام علی من اتبع الهدی